شما هم حتماً عبارت قدیمی «شهر ما خانه‌ی ما» را شنیده اید. این جمله قدیم‌ترها خیلی کاربرد داشت و منظورش این بود، همان‌طور که در خانه چیزهایی را مراعات می کنید، در فضای عمومی هم رعایت کنید. بیش‌تر هم به نریختن آشغال در سطح شهر می پرداخت؛ امّا الان با شلوغ‌تر شدن شهرها این قضیّه فرق کرده است؛ یعنی این روزها آدم جوری با همشهری‌هایش زندگی می کند که در خانه با خانواده‌ی خود زندگی نمی کند؛ به همین دلیل استفاده از جمله‌ی «خانه‌ی ما، شهر ما» یا «شهر ما مهم‌تر از خانه‌ی ما» را به جای عبارت قدیمی «شهر ما خانه‌ی ما» توصیه می کنیم. برای روشن تر شدن ذهن تان چند نمونه از بهداشت عمومی در سطح جامعه را با هم بررسی می کنیم:
 

1. در وسایل نقلیّه‌ی عمومی

رعایت بهداشت در این وسایل از جمله مترو، اتوبوس یا تاکسی، خیلی اهمیّت دارد؛ ولی شبیه هم نیست! هرچه این وسایل شلوغ تر باشد شما باید یک مرحله بیش‌تر رعایت بکنید؛ مثلاً توی تاکسی که می نشینید معمولاً در حدّ تمیز بودن لباس جواب می دهد؛ ولی برای استفاده از اتوبوس غیر از لباس تمیز، استفاده از مسواک هم لازم می شود؛ چون آن‌جا آن‌قدر فضا صمیمی است و مردم به هم نزدیک هستند که بغل دستی شما به محض این‌که نفس‌تان را بیرون می دهید، بازدم شما را به عنوان دَم داخل می دهد و تقریباً همه دارند از هوای دست دوّم برای نفس کشیدن استفاده می کنند، پس به مسواک خیلی اهمیّت دهید! در مترو که صمیمیّت خیلی بیش‌تر است، یعنی شما باید غیر از مسواک، مراقب نظافت دستگاه گوارش خود هم باشید! برای استفاده از وسایل نقلیّه‌ی عمومی و حتّی خصوصی، خوردن غذاهای نفّاخ و آب پزشده، خصوصاً تخم‌مرغ، به هیچ وجه توصیه نمی شود.
 

2. در معابر

ما حتّی اگر فقط دنبال مُد روز باشیم و نخواهیم از عقل‌مان هم برای این‌که بفهمیم ریختن آشغال در معابر کار ضایعی  است استفاده کنیم، می بینیم که در خارج و این ها هم انداختن زباله کار خیلی بی کلاسی است. بعضی وقت ها که مراسم هایی مانند عروسی ها و بازارهای روز یا جشن های مذهبی و ایستگاه های صلواتی به راه است، دیگر معابر شهری تبدیل می شوند به معابر میدان مین؛ یعنی همان طور که در میدان مین باید حواست باشد از معبر رد بشوی و پایت روی مین نرود، در پیاده رو و خیابان هم باید حواست باشد تا روی زباله ها پا نگذاری! کاری که یک پوست موز یا خربزه می تواند با آدم بکند، مین والمری(نوعی مین ضدنفر جنگی) نمی کند. خلاصه این‌که آشغال نریختن غیر از این‌که مُد است، ثواب هم دارد و از قضا فایده هم دارد.
 

3. در پارک ها و دامن طبیعت

پاک‌دامنی خیلی چیز خوبی است، چه دامن خود آدم باشد چه دامن طبیعت. فقط مشکل این‌جاست که طبیعت هرچه سعی می کند با اکوسیستم های طبیعی، دامن خودش را پاک کند، بعضی ها نمی‌گذارند و هِی آن را لکّه دار می کنند. ما اصلاً کاری با زباله های پلاستیکی و شیشه ای نداریم که تا حدود چهارهزار سال طول می کشد تا تجزیه شوند، جان عزیزتان همین زباله های خوراکی و پسماند غذایی تان را هم در طبیعت رها نکنید. آخر پوست پرتقال تان را روی نیمکت پارک می گذارید تا تجزیه شود؟ این پوست در بهترین حالت که زیر خاک دفن شود، شش ماه زمان می برد تا به خاک باز  گردد یا همین آدامس جویده‌شده، گول ظاهر مظلومش را نخورید! حداقل پنج‌سال طول می کشد تا از بین برود. حالا ما چه گناهی کرده ایم که باید تا چند ماه هر وقت می رویم لب رود هوایی تازه کنیم، ته‌مانده‌ی ساندویچ و پوست هندوانه‌ی سفید شما را ببینیم؟ یا مثلاً همین زغالی که برای جوج درست می‌کنید، وقتی جوج را زدید و تمام شد توروخدا زغال ها و آتیش زهر ماری‌اش را درست خاموش کنید که جنگل ها را به آتش نکشید.


4. در خودروی شخصی

نمی دانم چه چیزی باعث این تفکّر شده که بعضی‌ها پنجره‌ی خودرو را با دریچه‌ی سطل آشغال اشتباه بگیرند؛ حتّی اگر این پنجره ها به سیاه چاله‌های فضایی هم باز می شد باز هم پرت کردن کیسه‌ی زباله از آن به بیرون جایز نبود. شاید با شیشه‌ی جلوی یک سفینه‌ی فضایی برخورد می کرد و باعث انحراف و بلعیده شدن آن توسط سیاه چاله می شد. حالا استفاده به عنوان سیاه چاله‌ی فضایی خوب است، بعضی‌ها که آن را با چاه سرویس بهداشتی اشتباه می گیرند. اجازه بدهید بیش‌تر موضوع را باز نکنیم!
 

5. در اماکن عمومی

مکان‌هایی که همه‌ی مردم از آن‌ها استفاده می کنند خیلی مهم است که تمیز باشد؛ مثلاً باجه های تلفن عمومی، عابر بانک ها، سرویس های بهداشتی و ایستگاه های اتوبوس. نتایج یک تحقیقات اخیراً منتشر شد که ثابت می کرد میزان میکروب و باکتری موجود روی عابر بانک ها و تلفن های عمومی، چند برابر سطح کاسه سرویس بهداشتی است. حالا سؤالی که ایجاد می شود این است که مگر ما پشت گوشی تلفن یا عابر بانک چه می کنیم که این طوری می شود؟ تازه این تحقیقات احتمالاً سراغ سرویس های بهداشتی عمومی نرفته بوده، چون بعضاً گزارش می شود در این سرویس‌ها اتّفاقاتی می افتد که داعش هم مسئولیتش را قبول نمی کند. چسباندن برچسب‌های تبلیغاتی در اماکن عمومی هم از جمله این کثیفی هاست. غیر از بر هم زدن زیبایی شهر، این تبلیغات بعضاً در جاهای نامربوطی هم چسبانده می شود؛ مثلاً آگهی تخلیه‌ی چاه روی ایستگاه اتوبوس یا چاپ مقاله و پایان‌نامه روی دیوار بخش مردانه توالت عمومی یا فروش کلیه O+ کم کارکرد روی باجه تلفن که این ها غیر از شهر، اعصاب آدم را هم چنگ می زنند. بیاییم بیش‌تر مراعات کنیم.


منبع: مجله باران